خرید بک لینک معتبر - سئو - بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
ثبت نام بازی انفجار
sibbet90
سایت سیب بت
ورود به سایت بازی انفجار
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
شرکت بکلینک pbn خدمات استراتژی سئو و فالو شرکت سئو
هزینه تبلیغات سئو سایت چک اپ واقعی
خرید تبلیغات مراحل سئو سایت چک اپ در نتایج
انجام بکلینک بکلینک باکیفیت با هدف افزایش بازدید
قیمت لایسنس نود 32
معاملات فارکس چیه سیگنال فارکس نحوه معامله طلا در فارکس
بهترین رپورتاژ دائمی خرید بک لینک با کیفیت به منظور فروش سئو
یوزرنیم پسورد نود 32 ورژن 4
دکتر پوست مشهد
دکتر مهدی اخوان جراح عمومی اصفهان
دانلود لایسنس
انتخاب بهترین آنتی ویروس
رپورتاژ اگهی
سئو سایت تضمینی
سفارش کربنات کلسیم کوتد
کسب و کار انلاین
سیگنال فارکس چیست
وبلاگ شعر و ادب

شعر ایرج میرزا برای مادر

شعر ایرج میرزا برای مادر + شعر ایرج میرزا بیچاره مادر + شعر طنز ایرج میرزا مادر + شعر ایرج میرزا در مقام مادر + شعر ایرج میرزا در خصوص مادر + شعر ایرج میرزا برای مادرش

شعر معروف قلب مادر از ایرج میرزا


داد معشوقه‌ به‌ ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

شعر ایرج میرزا برای مادر


چه نزدیک است جان تو به جانم – مولانا

چه نزدیک است جان تو به جانم
که هر چیزی که اندیشی بدانم

از این نزدیکتر دارم نشانی
بیا نزدیک و بنگر در نشانم

به درویشی بیا اندر میانه
مکن شوخی مگو کاندر میانم

میان خانه‌ات همچون ستونم
ز بامت سرفرو چون ناودانم

منم ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

چه نزدیک است جان تو به جانم – مولانا


از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است – سعدی

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است

شاهد که در میان نبود شمع گو بمیر
چون هست اگر چراغ نباشد منور است

ابنای روزگار به صحرا روند ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است – سعدی


معنی شعر داروگ از نیما یوشیج

متن شعر داروگ


خشک آمد کشتگاهِ1 من

در جوارِ2 کشتِ3 همسایه4.

گرچه می گویند: ₍₍می گِرْیند رویِ ساحلِ5 نزدیک

سوگواران6 در میانِ سوگواران.₎₎

قاصدِ7 روزانِ ابری، داروگ8! کی می رسد باران؟

بر بساطی9 که ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

معنی شعر داروگ از نیما یوشیج


ساز من آزادگی‌، آهنگ من آوارگی – بیدل دهلوی




ساز من آزادگی‌، آهنگ من آوارگی




از تعلق تار نتوان بست قانون مرا







عمر رفت ودامن نومیدی از دستم نرفت




ناز بسیارست بر من بخت واژون ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

ساز من آزادگی‌، آهنگ من آوارگی – بیدل دهلوی


مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم – حافظ شیرازی




مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم




طایر قدسم و از دام جهان برخیزم






به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی




از سر خواجگی کون و مکان برخیزم






یا رب از ابر هدایت برسان بارانی




پیشتر زان که چو گردی ز میان ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم – حافظ شیرازی


ساقی قدحی شراب در دست – فخرالدین عراقی

ساقی قدحی شراب در دست
آمد ز شراب خانه سرمست

آن توبه ی نادرست ما را
همچون سر زلف خویش بشکست

از مجلسیان خروش برخاست
کان فتنهٔ روزگار بنشست

ماییم کنون و نیم جانی
و آن نیز نهاده بر کف دست

آن دل، که ازو خبر نداریم
هم در ... - شعر کامل را اینجا بخوانید

ساقی قدحی شراب در دست – فخرالدین عراقی


من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید – ملک الشعرای بهار

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود
بهر شاد باش قدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتارکنید ... - شعر کامل را اینجا بخوانید


آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا – مولانا

من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا

بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا

نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا

ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا

اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا

رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا

برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا

آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا – مولانا


امیدوار چنانم که کار بسته برآید – سعدی

امیدوار چنانم که کار بسته برآید وصال چون به سر آمد فراق هم به سر آید

من از تو سیر نگردم و گر ترش کنی ابرو جواب تلخ ز شیرین مقابل شکر آید

به رغم دشمنم ای دوست سایه‌ای به سر آور که موش کور نخواهد که آفتاب برآید

گلم ز دست به دربرد روزگار مخالف امید هست که خارم ز پای هم به درآید

گرم حیات بماند نماند این غم و حسرت و گر نمیرد بلبل درخت گل به بر آید

ز بس که در نظر آمد خیال روی تو ما را چنان شدم که به جهدم خیال در نظر آید

هزار قرعه به نامت زدیم و بازنگشتی ندانم آیت رحمت به طالع که برآید

ضرورتست که روزی به کوه رفته ز دستت چنان بگرید سعدی که آب تا کمر آید

امیدوار چنانم که کار بسته برآید – سعدی